بلر به دلیل جاهطلبی شخصی خود مایل بود رکورد مدت نخستوزیری خانم تاچر را بشکند، اما به اجبار همچون خانم تاچر مجبور شد از قدرت کناره بگیرد.
خانم تاچر در پائیز 1990 در حالی که سربازان انگلیسی به دلیل اشغال کویت خود را برای حمله به عراق آماده میکردند از سمت خود استعفاء داد و جان میجر وزیر دارایی جانشین وی شد.
حال در سال 2007 نیز بلر به دلیل شکست در همراهی آمریکا در اشغال عراق، مجبور به استعفاء شد و قرار است گوردون براون وزیر دارایی جانشین وی شود.
تاچر و بلر هر دو به این دلیل که میخواستند همچنان قدرت رقابت را برای حزب خود محفوظ نگهدارند، استعفاء دادند.
حزب محافظهکار در دوره تاچر 3 دوره پیاپی در انتخابات پیروز شد. تاچر دو دوره کامل نخستوزیر بود و در دوره سوم استعفاء داد. جان میجر دوره سوم پیروزی حزب محافظهکار را به پایان برد و برای بار چهارم نیز حزب محافظهکار را بر حزب کارگر پیروز گردانید.
حال بلر با استعفای خود در اواسط دوره سوم پیروزی پیاپی حزب کارگر، میخواهد همین مسیر را برای حزب کارگر هموار کند.
بلر در دوره زمامداری
مهمترین دستاورد دوره زمامداری بلر در امور اقتصادی تعریف میشود؛ جایی که بلر بیشک مدیون گوردون براون وزیر دارایی خود است. در این دوره انگلیس از ثبات اقتصادی، رشد نسبتاً بالای اقتصادی و میزان بیکاری اندک بهرهمند بوده است.
این دستاوردها در کنار رقبای سیاسی کموزن و کممنزلت که از حزب محافظهکار برای رویارویی انتخاباتی با بلر انتخاب میشدند، منجر به پیروزی پیاپی حزب کارگر در سه دوره شد.
از سوی دیگر بلر با شعار مبهمی مثل «حزب کارگر نو» از احزاب چپگرای سنتی فاصله گرفت. به عبارت روشنتر، هرگز نمیتوان عملکرد بلر در سیاست داخلی و خارجی را با آنچه در کتابها درباره احزاب چپگرا نوشته شده، ارزیابی کرد.
سیاست اقتصادی حزب کارگر در دوره بلر، ادامه سیاست اقتصادی حزب محافظهکار بود و حتی خشنتر و فاقد جنبههای انسانی رشد و توسعه انسانی.
بلر همچنین به اصطلاح «جنگ با ترور» را به ملیگرایی معطوف به نژادپرستی در داخل و تلاش برای احیای امپراطوری از دست رفته بریتانیا در خارج تبدیل کرد.
بلر در جنگ 33 روزه لبنان، علناً در کنار رژیم متجاوز صهیونیستی قرار گرفت و چنان بیمحابا از تلآویو حمایت کرد که حتی اعتراض همحزبیهای خود را نیز برانگیخت.
بلر: قول میدهم صادق باشم
دهسال پیش وقتی بلر به قدرت رسید، وعده داد صادق باشد. اما در عمل دروغگوترین سیاستمدار بریتانیا بود. بلر برای دروغ گفتن انرژی مصرف نمیکرد. یک ضربالمثل اسپانیایی میگوید کسی که دیروز دروغ گفت، امروز نمیتواند شما را فریب دهد.
اما گویا بلر هرگز این ضربالمثل را نشنیده بود. بلر به دروغ مدعی شد صدام دارای سلاح کشتارجمعی است و گزارش سرویس امنیتی انگلیس به اشاره وی منتشر شد.
چندی بعد یک دانشجوی عراقی گفت آنچه به پرونده سلاحهای کشتارجمعی عراق شهرت یافته گزیدهای ناشیانه از پایاننامه تحصیلی وی است که در آمریکا تهیه شده است.
دیوید کلی از کارشناسان وزارت جنگ انگلیس که بارها از عراق دوره صدام بازدید کرده بود نیز بیاعتباری ادعای نخستوزیر را اذعان کرد. وی چندی بعد در خانهاش مرده یافت شد.
بلر سیاست خارجی انگلیس را به سطح کارگزاری سیاست خارجی آمریکا تنزل داد و به همین دلیل لقبهایی مثل ستون پنجم آمریکا در اروپا و سگ دستآموز بوش را دریافت کرد.
بلر در سیاست داخلی خود هر دستاوردی داشته باشد، قطعاً در سیاست خارجی بهخصوص در خاورمیانه و روابط اروپا - آمریکا، فردی فاقد ایده و بصیرت بود که موقعیت انگلیس در خاورمیانه را حداقل در دو دهه به عقب برد.
انگلیس در دوره بلر، اعتبار و مشروعیت خود را در خاورمیانه به یغما داد که ترمیم آن سالها طول خواهد کشید.